جنگل و روستای پرن
مشروح گزارش :
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان برنامه و تاریخ اجرا: جنگل و روستای پرن ، 29 آبان94
موقعیت : پرن روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان آمل در استان مازندران
نام گروه برگزار کننده: گروه کوهنوردی شهید ورکش
سطح برنامه: جنگل نوردی سبک
سرپرست : سید محمد حسین آقایی پور
جانشین: مهدی بشیری
امدادو نجات : راضیه خجسته پور
مخابرات: بلال وثوق
عکاسان: رقیه خجسته پور، علیرضا صالحان
محیط زیست: شقایق موحدیان
مهمانان عزیز برنامه:
محدثه ایمانی – معصومه اردی – یداله اردی – زهرا سادات آقائی – اعظم امینی – راهله محتشم – اکرم بخششی – ریحانه صفوی – مریم سادات طباطبایی – ملیحه سادات طباطبایی – طیبه سهرابی – الهه عابدینی – خانم پیش بین – آزاده احمدی – خانم جلیلی – عبدالکریم خجسته پور – فاطمه حبیبی – سید حسن رفعتی پور – زهرا یزدی صفا – فاطمه جاودان – مجتبی برمکی – رضوانی – رضوانی – مسعود آقا صادق خباز – الهه زاهدی محمدی
همنوردان:
حنانه شمالی – مرضیه کشاورز – منصوره جهان – شقایق موحدیان – محمد مهدی یزدانی – مهدی بشیری – محبوبه محسنی – مهدی توسلی – محمد رضا پورهاشمی – امیر شکاری – عفت میرزاخانی – محمد رضا چاوشی – علی رضا صالحان – بلال وثوق – اکرم فقهی – ملیحه سادات آقایی پور – الهام عباس زاده – سید مهدی احمدی – راضیه خجسته پور – رقیه خجسته پور – سید محمد حسین آقایی پور – بهنام غلامی – محمد نصرآبادی
مشروح گزارش:
قبل از هر چیز سری به لغت نامه دهخدا و معین البته از نوع دیجیتال زدم تا تکلیفمان همین اول با نام برنامه مشخص شود.
پرن: (پَ رَ) (اِ) = دیبای منقش و لطیف ، پل، مرز
آخر آبان است و تهران روزهای بارانی خود را سپری می کند. ( شکراٌ لله ) سایت های هواشناسی هوای ابری با بارش گاه گاه را برای مکان برنامه ما پیش بینی کرده اند.
طبق معمول برنامه های سبک آقای آقایی با استقبال خوبی مواجه شده ونکته چشم گیر حضور زوج های جوان در این برنامه می باشد. ( اللهم زد)
سه عدد میدل باس در محل تجمع یعنی ایستگاه متروی تهران پارس حاضر هستند. همنوردان طبق برنامه ریزی قبلی بین سه ماشین تقسیم و برای هر ماشین سرپرستی به همراه یک عدد بیسیم معین شده.
سرپرست ماشین شماره یک : خانم کشاورز، سرپرست ماشین شماره دو: آقای اقایی، سرپرست ماشین شماره سه: آقای بشیری
میدل باس شماره یک به دلیل اهمیت بالای افراد، مابین ماشین های دو و سه اسکورت شده در ساعت 7:17 حرکت خود را به سمت روستای پرن آغاز کرد.
بعد از سوار شدن یکی از دوستان در بومهن مراسم معارفه ما آغاز شد. از مراسم معارفه دو ماشین دیگر به دلیل عدم حضور بی اطلاع هستم و از بیان جزییات معارفه ماشین شماره معذور. لطفا اصرار نفرمایید.
ساعت 8:26 به امام زاده هاشم رسیدیم، حدود بیست دقیقه زمان داشتیم برای تجدید وضو و استفاده از سرویس های بهداشتی. گرچه مشاهده شد جمعی از دوستان از این فرصت حسن استفاده را کرده و در زیر بارش برف کاسه ای آش داغ تناول کردند.
به خروجی پرن رسیده ایم، ساعت 10:24 را نشان میدهد. ماشین از سمت چپ جاده وارد خروجی پرن میشود. مسیر فرعی برای رسیدن به روستا شیب دار پر پیچ و خاکی می باشد. (پیچ ها برای اتوبوس مناسب نیست)
10:42 در محل روستا پرن از ماشین پیاده شده، برای گوش فرا دادن به نصایح سرپرست تجمع میکنیم. بعد از ایراد سخنرانی گروه به سرقدمی خانم راضیه خجسته پور حرکت خود را به دل جنگل آغاز می کند.
ساعت 11:30 است که به امام زاده روستا پرن رسیده ایم. حدود یک ربع زمان داریم تا اذان. ساختمان امام زاده خیلی کوچک میباشد و آب و سرویس بهداشتی ندارد، ولی تا دلتان بخواهد حس و حال خوشی دارد.
زیر انداز ها برای نماز جماعت پهن شده و صدا موذن گروه فضا را پر کرده.
12:20 است که دستور حرکت صادر می شود. هوا ابری ست و گاهی نمی ما را مینوازد. زمین بر اثر بارش دیشب گل است و مسیر های شیب دار لیز. سرپرست قول داده که فقط دو ساعت اول مسیر شیب دار و لغزنده باشد. ( نشون به اون نشون که کل زمان پیمایش ما دو ساعت بود.)
در میانه راه اجازه ده دقیقه استراحت داده میشود. بعد از توقفی کوتاه و تجدید قوا ادامه مسیر میدهیم تا سرانجام در ساعت 13:20 به محل اتراقمان میرسیم. مکانی وسیع و از نظر زیبایی بی نظیر. (اسنادش هم موجود است)
سرپرست با چوپانی محلی گفتگو می کند و ماحصل گفتگو اطلاع از حضور حیوانات وحشی مانند خرس و گراز در منطقه، همانطور که جناب استاد عزیزاللهی طی یک کامنت این حیوانات عزیز را به ناهاری لذیذ (که ما باشیم) دعوت کرده بودند، این خبر، خبر دست اولی نبود.
آهسته آهسته زمان دل کندن از این همه زیبایی فرا می رسد. کوله به دوش میگیریم و ساعت 15 مسیر بازگشت مقابل قدم های ما می باشد.
ساعت 16 سه عدد میدل باس روستای پرن به مقصد تهران ترک میکنند.
17:25 دقیقه است که به روستای شنگلده رسیده ایم. این روستا مسجد خوب و بزرگ و البته سردی دارد. گرچه رادیاتور ها روی دیوار خود نمایی می کنند. بعد از نماز توسط نمیدانم کدام خیر که فکر میکنم سرپرست بوده باشد به یک لیوان چای گرم مهمان میشویم.
لحظات آخر سفر است و ترافیک گاه و بیگاه کمی آن را کش دار میکند. ساعت که 20:45 می شود مقابل ایستگاه متروی تهران پارس پیاده می شویم و تا برنامه بعدی همنوردان خوبمان را به خدای بزرگ می سپاریم.
حنانه شمالی
29/8 /94
مختصری از برنامه و زمان بندی تقریبی:
7 صبح حرکت از مبداء
صرف صبحانه داخل ماشین
10:30 ورود به روستا
توقف مختصر، برداشتن آب
بعد از حدود یک ربع پیمایش به امامزاده میرسیم
افرادی که تمایل به ماندن دارند، در کنار امامزاده می مانند
با توجه به ترکیب نفرات، حدود یک الی دو ساعت پیمایش جنگلی
اقامه نماز – صرف ناهار
بازگشت به سمت روستا
17 – 16 حرکت بسمت تهران
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.