خط الراس کاسونک به شیورکش
مشروح گزارش :
گزارش برنامه صعود به قلل کاسونک و شیورکش
شرکت کنندگان: عباس کلهر، بهنام غلامی، محمد ثقفی
سرپرست: عباس کلهر
زمانبندی اجرای برنامه:
۶:۵۰ شروع کوهپمایی از میانه جاده خاکی گرمابدر به دشت لار
۸:۰۰ گردنه یونهزا
۱۱:۱۵-۱۲ قله کاسونک و صرف صبحانه
۱۴:۲۰-۱۴:۴۰ قله شیورکش
۱۶:۳۰-۱۷ قله کاسونک و نماز
۱۹:۵۰ پایان کوهپیمایی
درباره قله کاسونک و شیورکش
قله کاسونک (۳۶۸۵ متر) و قله شیوَرکش (۳۶۴۵ متر) در نزدیکی روستای گرمابدر قرار دارند. این دوقله با خطالراسی سنگی و تیغهای به هم وصل میشوند. ادامهی این خطالراس از شمال کاسونک به قله کافرَه و سپس دشت لار میرسد و امتداد جنوبی آن از شیورکش به قلهی پیرزنکلوم که خود از سمت شرق به مهرچال و آتشکوه و از سمت غرب به همهن میرسد. در امتداد غربی قله کاسونک گردنهی یونهزا و سپس قلهی خاتونبارگاه قرار دارد که خطالراس آن به خرسنگها، جانستون و قله برج میرسد.
برای رسیدن به قله کاسونک باید از میدان اصلی فشم به سمت شمال شرقی حرکت کرد و پس از گذشتن از روستاهای روته، لالان وآبنیک به گرمابدر رسید. از روستای گرمابدر جادهای خاکی آغاز میشود که در ابتدایش ایستگاه محیطبانی برای محافظت از پارک ملی لار قرار دارد. این جاده در بعضی قسمتها ناهموار است و در زمستان به دلیل یخزدگی و حجم برف قابل عبور نیست و تا تنگهی یونه زا امتداد مییابد.
مسیر صعود به قله کاسونک از اواخر جادهی خاکی به گردنهی یونهزا که حدفاصل قلل کاسونک در شرق و خاتونبارگاه در غرب است منحرف میشود. از این گردنه، مسیری کمشیب به پایین قله کاسونک میرسد و سپس یالی با شیب تند و در بعضی قسمتها سنگی ما را به قله کاسونک میرساند. از قله کاسونک نیز با پیمایش دست به سنگ خطالراسی سنگی و تیغهای در جنوب غرب میتوان به قله شیورکش رسید. برای فرود از شیورکش میتوان از مسیر خط الراس بازگشت و یا از قله به سمت غرب ادامه مسیر داد و از گردنه بین شیورکش و پیرزنکلوم به سمت غرب فرود آمد و دره را به سمت روستای گرمابدر پیمود.
مشروح گزارش: سنگ، برف، آفتاب و هوای خوب؛ یک صعود لذتبخش
گروه سهنفره ما سحر روز شنبه 22 آذرماه، با ماشین شخصی سرپرست تهران را به سمت روستای گرمابدر ترک کرد. طبق پیشبینیها هوایی صاف و کمی گرمتر از روزهای قبل را پیش رو داشتیم. پس از گذشتن از سهراهی لواسان و بعد اوشان به فشم رسیدیم و نماز صبح را خواندیم. راه را به سمت روستای گرمابدر ادامه دادیم و سپس جاده خاکی و ناهموار را تا جایی که برف و یخزدگی اجازه میداد طی کردیم. ماشین را کنار جاده پارک کردیم و ده دقیقه به هفت، پیمایشمان آغاز شد. در ابتدای مسیر سرپرست محترم از تجهیزات همراه اعضا پرسید و تذکراتی را برای برنامههای زمستانی گوشزد کرد.
حجم برف چندان قابل توجه نبود. کمتر از یک ساعت بعد به گردنه یونهزا رسیدیم و منظره دشت لار و در انتها مجموعه قلل خط الراس دوخواهرون را دیدیم. بعد از مسیری کمشیب و خطالراسی و سپس فرودی کوتاه، به شیب تند زیر قله کاسونک رسیدیم.
دو طرف یال نیمهسنگی پیشرویمان آثار بهمن مشخص بود و حجم برف زیاد بود. گترها را بستیم و یال اصلی را از روی سنگها ادامه دادیم و ساعت ۱۱:۱۵ به قله کاسونک رسیدیم. با دیدن منظرهی زیبای کوهستانهای غربی قله خستگی از تنمان به در رفت و در پناه آفتاب گرم و بدون اینکه باد سردی اذیتمان کند دقایقی را برای استراحت و صبحانه خوردن توقف کردیم. از روی قله تیغههایی که به شیورکش منتهی میشد و کمابیش از برف پوشیده شده بود را میدیدیم.
برنامهمان صعود قله کاسونک بود ولی از آنجایی که زمان داشتیم ساعت ۱۲ به سمت قله شیورکش حرکت کردیم. مسیر سنگی و پوشیده از برف بود و در سمت شمال مسیر پرتگاهی بود. تلهها و نقابهای برفی هم بر دشواری کار میافزود. سرپرست برنامه پیش میرفت و مسیرهای مناسب را نشان میداد. تجربه کم بنده در پیمایش دست به سنگ باعث شد که این مسیر بیشتر از انتظار سرپرست طول بکشد. در مسیرهای سنگی انتخاب مسیرهای نادرست (به دلیل ترس یا دلایل دیگر) هم سرعت را کاهش میدهد و هم فشار بیشتری به عضلات وارد میکند و باعث خستگی میشود و هم احتمال خطر را افزایش میدهد. در چند قسمت از مسیر هم سرپرست برنامه با طنابهای انفرادی کارگاه زدند و از ما خواستند که با طناب صعود کنیم.
حدود دو ساعت طول کشید تا به قله شیورکش برسیم. بعد از عکاسی مختصری راه بازگشت را از همان مسیری که آمده بودیم پیش گرفتیم. البته به صلاحدید سرپرست، خود ایشان از مسیر خطالراسی بازگشتند تا طنابهای به جا مانده را جمعکنند و ما از شرق قله شیورکش کمی فرود آمدیم و تا نیمههای مسیر، تیغهها را تراورس کردیم و سپس دوباره به روی تیغهها بازگشتیم.
ساعت16:30 همه روی قله کاسونک بودیم و قبل از غروب آفتاب نماز را خواندیم. چراغهای پیشانی را آماده کردیم و از مسیر صعود شروع به فرود کردیم. دغدغه سرپرست این بود که قبل از تاریکی گردهی سنگی زیر کاسونک را پشت سر بگذاریم که خوشبختانه چنین شد. ادامهی راه را از پاکوب صبحمان پیدا کردیم تا به جاده رسیدیم. پیدا کردن موقعیت ماشین در جاده خاکی کمی دشوار بود، چرا که ردپای صبحمان را پیدا نمیکردیم و دره هم کاملا تاریک بود و پیمودن جادهی پیچ در پیچ و طولانی بدون این که میانبری بزنیم هم وقتگیر میشد، البته چشمهی زنگآب و درختان بالاترش کمی راهنماییمان کردند. متاسفانه توصیه سرپرست مبنی بر «ریزهخواری» در طول کوهنوردی را هم جدی نگرفته بودیم و به همین علت احساس ضعف شدیدی داشتیم. با این همه تاریکی دره باعث شده بود که ستارگان و صور فلکی و کهکشان راه شیری به وضوح بدرخشند و میل گذراندن یک شب رصدی زیر این آسمان پرنقش را در دل ما زنده کنند. بالاخره چراغِ چشمکزنِ دزدگیر ماشین به کمکمان آمد و پس از سیزده ساعت کوهپیمایی به ماشین رسیدیم. به زحمت و با آزمودن روشهای مختلف بالاخره ماشین را از میان برفهای یخزده بیرون آوردیم و در جادهای خلوت به سمت تهران حرکت کردیم.
– مسیر تهران تا گرمابدر با ماشین شخصی در ساعاتی که ترافیک نباشد حدود 1ساعت زمان میبرد.
– در ابتدای مسیر کوهپیمایی قبل از گردنه یونهزا چند چشمه وجود دارد که در زمستان قابل دسترسی نیست. باقی مسیر آب ندارد.
– تقریبا در تمامی طول مسیر آنتندهی تلفن همراه وجود ندارد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.